لطیفه های زیبای درسی

با سلام به در خواست شما عزیزان لطیفه های خواندنی بر گزیده شد و به نمایش در امد 

باتشکر فراوان مدیر اصلی وبلاگ : علی جرکانی


 

معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر تو خونمون نداریم!!


 

روزی معلمی به شاگرد خود گفت: از روی درس 10 بار بنویس!
روز بعد شاگرد از روی درس شش بار نوشت. معلم به او گفت چرا از روی درس شش بار نوشتی؟!
شاگرد گفت: بدبختی اینجاست که ریاضی مان هم ضعیف است!!!

معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر تو خونمون نداریم!!


 

معلم: «سعيد، توجه كن! پنجاه تومان نخود، سي تومان لوبيا و چهل تومان گوشت خريديم. جمعشان چقدر مي شود؟»
سعيد پس از كمي فكر: «يك كاسه آب گوشت حسابي!»


معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت كمك نمي گيري؟
دانش آموز: آخ اون از دست شما دلخوره!
معلم: از دست من، چرا؟
دانش آموز: چون شما هفته ی قبل به انشاي اون نمره بدي داديد!


 

 

 


موضوعات مرتبط: سرگرمی ، طنز و شوخی درسی ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:, | 7:32 بعد از ظهر | علی جرکانی |
صفحه قبل 1 صفحه بعد